پیام
دیروز برده بودمت دفتر مجله رشد
مثل همیشه همه ازت استقبال خوبی به عمل آوردن و همه با اینکه کار داشتن ولی برای شما وقت داشتن تا باهات حرف بزنن و یا بازی کنند.
یه چیز بین همشون مشترک بود. اینکه همه از پیام میپرسیدن و میخواستن حالشو بدونن.
یکی از همکارها گفت از وقتی بهار جون گفته من با همسرم دوست هستم!! و اسم پیام را آورده به خودم اومدم و دارم فکر میکنم اگه همه ما چنین برنامه بلند مدتی داشته باشیم و پیگیری کنیم چه میشه؟!
خلاصه ته دل همه دیدم که چه غبطه ای به بهارجان و برنامه ریزیهاش میخورن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی