بهاربهار، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

زندگی بهاری

بچه جان اینقدر دوقلو از من نخواه

  دیروز بهار باز دوباره بند کرده بود که مامان چرا برای من دوقلو نمی یاری؟ گفتم مامان جان وقتی قلو داشته باشی باید تخت و لباس و اسباب بازی و اتاق و خلاصه همه چیزتو بهش بدی. اولش گفت خوب چرا براش این چیزا را نمی خرین؟ گفتم خوب جا نداریم مثلا کمدشو کجا بذاریم و ... کمی فکر کرد و گفت اصلا لازم نیست چیزی بخرید من خودم همه وسایلمو بهش می دم خودم باهاش بازی می کنم خودم ..... و خلاصه اونقدر گفت که من را شرمنده حرفهام کرد. یکی نیست به این بچه بگه: دل جز ره عشق نپويد هرگز جان بر سخن عشق نگويد هرگز صحراي دلم عشق تو شورستان كرد تا مهر دگر كسي نرويد هرگز &nbs...
21 خرداد 1391