خوش خنده
چند روز پیش یعنی روز سه شنبه سوم مرداد ٩١ بالاخره تونستم برنامه تئاتر با پیام را جور کنم. ما زودتر رفتیم و بعدش مامان پیام و دوست تو هم آمدند. تئاتر ببعی و گرگ آشپز بود. تازه تئاتر شروع شده بود و اولین سکانس خنده دارش اجرا می شد، پیش از همه و با صدای بلند خنده بانمک تو بود که سالن را پر کرد طوری که همه بدون اختیار به تو نگاه کردند و از ته دل خندیدند.
از این همه حاضر بودنت و اینکه سریع مطلب را میگیری مثل همیشه لذت بردم و به یاد صحبت بقیه افتادم که بارها به من گفتند دختر خوش خنده ای هستی.
واقعا تصمیم گرفتم از این اخلاق و ویژگی خوبت استفاده کنم که حال و احساس بهتری داشته باشم. هرچند تنها نگاه کردن به تو همیشه به من احساس خوبی میده. عاشقتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی