گوشت کبابی
با بچه های دفتر مجله رشد دانش آموز رفتیم باغ وحش. روز خیلی جالبی بود با یک عالمه خاطره. دیدن شیرو پلنگ از اونطرف قفس ها که شاید برای هر کسی همیشه پیش نیاد.
تازه رسیده بودیم که از تو پرسیدن چه حیوونی را دوست داری. تو هم بدون هیچ معطلی به قفس یک گروه از چهارپایان اشاره کردی گفتی: دوست دارم یکی ا زاینا رو کبابی کنیم و بخوریم
من مونده بودم با این همه حس حیوان دوستی تو که چطور تونستم با این همه حساسیت پرورش بدم؟!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی